اعتماد در ابتدای مطلبی با تیتر «انتقاد حسن روحانی از منتقدان مذاکرات: ایراد میگیرند تند رفته، کند رفته، کج بوده»
نوشته:
حمله به مذاکره کنندگان صدای رئیس جمهوری را در آورد. در ابتدای
هفتهای که وزیر خارجه، باید در چهارمین روزش برای پاسخ دادن به سؤال
منتقدان راهی مجلس شود، حسن روحانی گفت: «حالا ممکن است ایراد بگیرند و
بگویند تند و کند راه رفته، کتش کج بوده یا عینکش طوری بوده است. اینها
حرف نشد. ما به دیپلماتهای شجاعمان اعتماد میکنیم» تا نشان دهد پشت تیم
مذاکره کننده در دولت گرم است. خیلی وقت بود روحانی برای دفاع از تیم
هستهای حرفی به میان نیاورده بود. تقریبا از اواخر تابستان تا دیروز. رئیس
جمهوری در این مدت پنج ماهه حمایت خود را بیشتر متوجه مذاکرات کرده بود تا
مذاکره کنندگان. حالااما یک بار دیگر در توصیف تیم هستهای میگوید که
«دیپلماتهای بسیار مجربی را امروز در اختیار داریم».
آخرین بار در
اواخر تابستان بود که حسن روحانی گفت: «رئیس جمهوری نیستم که فردا بگویم
تیم مذاکره کننده خراب کرد» و با این موضع گیری نشان داد که میخواهد تا
آخر پای دیپلماتهایش بایستد. روحانی هر زمان وارد گود حمایت از تیم
هستهای شده، مخالفان دولت فشارها را روی مذاکره و مذاکره کنندگان افزایش
داده بودند. این روزها قدم زدن با جان کری و سفر ظریف به پاریس بهانه جدید
منتقدان و مخالفان مذاکرات شده تا ظریف و تیمش را زیر فشار ببرند. وزیر
خارجه باید روز سه شنبه پاسخگوی ٢۵ نمایندهای باشد که قدم زدن او با جان
کری را تاب نیاوردهاند. پشت این هم بیش از دو هفته انتقاد و حمله جدی وجود
دارد. در این دو هفته تقریبا هیچ جلسه علنی در مجلس نبوده که با انتقاد
شدید یک یا گروهی از نمایندگان از تیم مذاکره کننده هستهای همراه نشود.
حالا که مخالفان مستقیم وزیر خارجه را هدف گرفتهاند، رئیس جمهوری هم بهتر
میبیند تا در کنار دفاع از اصل مذاکره، از تیم مذاکره کننده هم حمایت کند.
شاید اگر انتقادات گاه و بیگاه و پرتعداد مخالفان و حملات آنها نبود،
حسن روحانی هم مجبور نمیشد از هر فرصتی برای پاسخ دادن به این انتقادات
استفاده کند: فرصتی که این بار در جریان هفتمین جشنواره بین المللی فارابی
دست داد.
سیدعلی خرم نماینده سابق ایران در مقر اروپایی سازمان ملل در مطلبی در روزنامه آرمان با تیتر «امید به سرانجام هستهای» در
این باره نوشته: با اینکه تلاطم و نوسانات زیادی بعد از اجلاس وین۸ در
روند مذاکرات هستهای به وجود آمده، اما امیدها نیز افزایش یافته است.
ایران و آمریکا هر دو در شرایطی قرار دارند که باید این مذاکرات را در
محیطی احترامآمیز و حاکی از شناسایی منافع ملی یکدیگر پیش ببرند. اتحادیه
اروپا هم در این دستاورد عموما مشترک است و خواستار پایان یافتن افتخارآمیز
مذاکرات هستهای به نفع دو طرف است. این باعث شده فضا برای توافق اصولی
فراهم شود و مذاکرات هستهای به دور از هیاهوهای تبلیغاتی و فشارهای سیاسی،
راه طبیعی خود را طی کند.
یقینا هنگام به ثمر رسیدن مذاکرات است
که دستهای آشکار و پنهان به کار میافتند تا به هر طریق ممکن آب را
گلآلود ساخته و اجازه ندهند کار به نتیجه مطلوب خود برسد. البته آمریکا
کارشکنیهای فراوانی انجام داده و خواهد داد. آنها که به ساختار سیاسی و
قدرت در آمریکا آشنا هستند، به خوبی میدانند که صحنه سیاسی این کشور در
صورت وجود اراده، محیط بسیار مناسبی برای پیشبرد یک سیاست است و در مقابل
هم با ابزارهای دموکراسی، مخالفین و معاندین قادر خواهند بود در کارشکنی
سعی بلیغ نمایند. چنین محیطی برای کشوری چون ایران که قصد دارد از منافع و
امنیت ملی خود حفاظت و نگهداری کند، از یکسو امیدوارکننده و از سوی دیگر
بسیار نگرانکننده است. ایران با درایت میتواند مذاکرات هستهای خود را
برای استیفای منافع و امنیت ملی کشور با اطمینان به پیش برد و همزمان باید
نسبت به نقش بدخواهان بسیار دقیق باشد که هیچگونه منفذی در اختیار آنان در
آینده قرار ندهد.
بیشک پیشبرد چنین مذاکراتی بسیار سخت، طاقتفرسا
و محتاطانه خواهد بود. آن دسته از انتقاداتی که در ایران دلسوزانه انجام
میشود و از یک سو نقاط تاریک و مبهم مذاکرات را برای مذاکرهکنندگان
هستهای روشن میسازد و از سوی دیگر آنان را در قبال جنگ روانی دشمن مورد
حمایت قرار میدهد، قطعا سازنده و کارگشا خواهد بود. طرحها و لوایحی که
مجلس شورای اسلامی در چند روز گذشته و یا قبلا پیشنهاد نموده تا اراده و
عزت ملت ایران را خاطرنشان سازد، مورد تائید و جایگاه عقلانی و کارشناسی
دارد که به سلامت مذاکرات کمک مینماید. اما آن دسته از بهانهگیریهایی که
ظاهرا جنبه انتقادی دارد، ولی در واقع برای تضعیف روحیه مذاکرهکنندگان
ایرانی مطرح میشود و قصد نهایی آنها عدم رسیدن به نتیجه مطلوب در مذاکرات
هستهای و شکست سیاستهای دکتر روحانی است، از نگاه مردم و بهویژه نخبگان و
دانشگاهیان واضح و روشن است و جای آن در دلهای مردم و در تاریخ به ثبت
خواهد رسید. در هیچ برههای و در تاریخ هیچ ملتی، هنگامی که مذاکراتی ملی
در پیش بوده، هیچ جناحی حق نداشته مذاکرهکنندگانش را تضعیف نماید که اگر
چنین شده با آن جناحها برخورد قانونی شده است. ایران، امروز نیاز دارد
یکپارچه و با وحدت و همدلی از مذاکرهکنندگان خود حمایت کامل به عمل آورد
تا آنها بتوانند دستاوردهای خود را در مذاکرات به حداکثر برسانند. این یک
گذرگاه تاریخی است که از یک سو تکنولوژی هستهای ایران و دستاوردهای آن حفظ
شود و از سوی دیگر در یک محیط مسالمتآمیز با جهان، توافق و همکاری را بر
تنش و درگیری ترجیح دهیم.
در مقابل حسین شریعتمداری در بخشی از یادداشت روز کیهان روزنامه اصلی مخالف مذاکرات هستهای با تیتر «سخن از کت و عینک نیست!»
نوشته: آقای دکتر روحانی در دفاع از اقدام نابجای راهپیمایی ظریف و کری
نیز متأسفانه صورت مسأله را تغییر داده و میفرمایند؛ «اینکه بگوئیم یک
دیپلمات تند راه رفت یا کتش کج بود، عینکش چه طور بود که حرف نشد، باید به
دیپلماتهای شجاعمان افتخار کنیم» که ضمن تقدیر از زحمات شبانهروزی
دیپلماتهای محترم کشورمان، باید از جناب روحانی پرسید، غیر از خود شما
چهکس دیگری به «کج بودن کت آقای ظریف»! یا «فلانطور بودن عینک» ایشان
انتقاد کرده است؟! چرا به جای پوزش از ملت به خاطر اقدام نابجای وزیر محترم
امور خارجه که اهانت به حیثیت نظام و مردم بود، صورت مسأله را به گونهای
تغییر میدهید که بتوانید با استناد به آن منتقدان را مسخره کنید و از کنار
این حرکت ناشایست که مفهومی جز مسخره کردن ملت نداشت، بیپاسخ عبور کنید؟!
قدم زدن آقای ظریف با جان کری در ژنو که بلافاصله روی آنتن رسانهها رفت
برخلاف آنچه جنابعالی میفرمائید یک اقدام بشردوستانه! نبود، بلکه دقیقا
همانگونه که دشمنان نیز ـ برای آن کفزدند و هورا کشیدند ـ به مفهوم آن بود
که؛ علیرغم نظر انقلاب و نظام و مردم ایران که با ارائه هزاران سند
غیرقابل تردید، آمریکا را قاتل صدها هزار ایرانی بیگناه، غارتگر ثروت ملی
ایرانیان، حامی آشکار تروریستها، طراح و مجری دهها توطئه و... میدانند،
دولت جنابعالی هیچ مانعی برای دوستی صمیمانه با آمریکا در میان نمیبیند!
این اقدام بیآنکه آقای ظریف بداند و یا بخواهد، دهنکجی به انقلاب و نظام
و مردم و مخصوصا صدها هزار شهیدی است که خون پاکشان به دست آمریکای جلاد
بر زمین ریخته شده است... کت و عینک آقای ظریف در کدام نقطه این ماجرا
مطرح بوده است که حضرتعالی به آن اشاره میفرمائید؟!
و یا حضور
وزیر خارجه محترم در پاریس، آن هم دقیقا در حالی که دولت فرانسه نمایش زشت
حمایت از کاریکاتور موهن علیه رسولخدا (ص) را برپا کرده و برای چاپ این
کاریکاتور موهن مبلغ یک میلیون یورو به نشریه شارلی کمک مالی کرده بود،
چگونه قابل توجیه است؟ و کدام «عقل سلیمی» که حضرتعالی به آن اشاره
فرمودهاید میتواند این حرکت را تائید کند.
۴ ـ و بالاخره، این
نکته نیز گفتنی است که معمولا کسانی به هنگام مناظره یا احتجاج بر
«بدیهیات» تأکید میکنند که قصد دارند، منتقد خود را به انکار آن موضوع یا
امر بدیهی متهم کنند. مثلا کسی که در جریان یک مناظره یا مباحثه میگوید
«آقایان باور بفرمایید که الان روز است» به طور آگاهانه یا ناخودآگاه این
گزاره را به مخاطبان القاء میکند که گویی طرف انتقاد کننده، این امر بدیهی
را منکر شده و روز روشن را «شب»! میداند! متأسفانه بخشی از سخنان
رئیسجمهور محترم ـ حتی اگر ایشان نخواسته باشند نیز ـ میتواند مصداق نکته
فوقالذکر باشد، از جمله اینکه «ما نیاز به آزادی داریم که شعار استقلال،
آزادی، جمهوری اسلامی که سر میدهیم، بخشی از آن مربوط به آزادی محیط
دانشگاه است» و باید پرسید؛ مگر در دانشگاهها آزادی وجود ندارد؟! و...