شانس زمستانی مذاکرات در مونیخ


شانس زمستانی مذاکرات در مونیخ
ژنو، زوریخ، استانبول و حالا مونیخ. کمی بیش از یک ماه از آغاز سال نو میلادی می‌گذرد اما مذاکرات هسته‌ای ایران با 1+5 در لاین تندرو قرار گرفته است.
  
ژنو، زوریخ، استانبول و حالا مونیخ. کمی بیش از یک ماه از آغاز سال نو میلادی می‌گذرد اما مذاکرات هسته‌ای ایران با 1+5 در لاین تندرو قرار گرفته است. مقصد، رسیدن به ضرب‌الاجل ماه مارس است. ایران و 1+5 در حالی در خاک آلمان و در حاشیه پنجاه و یکمین نشست امنیتی مونیخ مذاکرات هسته‌ای دوجانبه و شاید هم چندجانبه در سطح وزرا با برخی کشورهای حاضر در گردونه مذاکرات را آغاز می‌کنند که دیگر تمدید در قاموس مذاکراتی هیچ کدام از آنها جایی ندارد.

مذاکرات هسته‌ای به مرحله‌ای رسیده است که باید تکلیف آن تا 24 مارس و شاید در بهترین حالت تا پایان سومین ماه میلادی مشخص شود. دورنمای ابعاد سیاسی و فنی پرونده هسته‌ای ایران از همان ابتدای آغاز ماراتن مذاکرات در سایه دولت یازدهم به گونه‌ای بود که همگان بر میزان پیچیدگی این پرونده آگاهی داشتند؛ پرونده‌ای که تمام سعی دولت یازدهم امنیتی‌زدایی از آن است و تبدیل کردن آن به پرونده‌ای فنی که از قالب شورای امنیت خارج شده و به شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بازگردانده شود.

محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در یک سال و نیمی که از عمر مذاکرات هسته‌ای می‌گذرد بارها و به کرات در خصوص عدم باز بودن پایان این مذاکرات تاکید داشته است و به نظر می‌رسد با توجه به آنچه در این مذاکرات گذشته تمدید برای سومین بار نه عاقلانه است و نه شدنی.

نخستین تمدید مذاکرات در قالب برنامه مشترک اقدام در ماه جولای با توجه به پیچیدگی‌های پرونده و اینکه دو طرف کمتر از یک سال با هم دیدار و گفت‌وگوی فشرده داشتند چندان دور از ذهن نبود و سیگنالی منفی هم برای ذات مذاکرات به حساب نیامد.

تمدید دوم در ماه نوامبر و پس از چند روز مذاکرات فشرده میان ایران و امریکا در وین رخ داد و موجی از گمانه‌زنی‌های منفی را در خصوص احتمال به نتیجه نرسیدن مذاکرات به راه انداخت. اکنون با توجه به فضایی که در ایران و همچنین در ایالات متحده شکل گرفته و مخالفان مذاکرات فرصت‌های بیشتری برای اعلام مخالفت پیدا کرده‌اند به نظر می‌رسد امکان سیاسی تمدید برای سومین بار در ماه مارس دیگر وجود خارجی نداشته باشد. البته برخی گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای مانند آنچه چند روز پیش در روزنامه امریکایی لس‌آنجلس تایمز منعکس شد از احتمال تمدید چند روزه مذاکرات خبر می‌دهد.

این احتمال در شرایطی پررنگ‌تر خواهد شد که دو طرف در میانه ماه مارس به این قطعیت برسند که می‌توانند با تمدیدی کمتر از یک ماه به توافق دست پیدا کنند. در این شرایط شاید بتوان با تنفس مصنوعی به مذاکرات آن را تا رسیدن به توافق سیاسی اولیه ادامه داد. با این همه آنچه این تنفس مصنوعی را تهدید می‌کند می‌تواند از اراده سیاسی طرفین حاضر در میز مذاکرات هم پررنگ‌تر باشد.

کنگره ایالات متحده ضرب‌الاجل زمانی برای دولت تعیین کرده است و ساعت‌ها روی تاریخ 24مارس کوک شده‌اند. در شرایطی که دولت باراک اوبامای دموکرات نتواند در این تاریخ رسیدن به توافق سیاسی با ایران را اعلام کند، زنگ‌ها در سنا برای تشدید تحریم‌های ایران به صدا درخواهد آمد. انعکاس این زنگ در جمهوری اسلامی ایران هم عمل کردن مجلس به طرحی است که یک فوریت آن هفته گذشته در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و بر اساس آن آغاز تشدید تحریم‌های ایران برابر خواهد بود با کان لم یکن شدن برنامه مشترک اقدام و از سرگیری برنامه هسته‌ای ایران به سبک و سیاق پیش از توافقنامه موقت ژنو.

ایران یا امریکا؟

مذاکرات هسته‌ای در حقیقت میان ایران و شش کشور در جریان است اما ناگفته پیداست که اصلی‌ترین مطالبه‌های غرب در مذاکرات از زبان امریکایی‌ها شنیده می‌شود. اصلی‌ترین تحریم‌ها در چند سال اخیر به امضای رییس‌جمهور ایالات متحده بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل شده است و همزمان این امضای باراک اوباماست که می‌تواند برخی از تحریم‌های مصوب کنگره علیه ایران را به مدت 120 یا 180 روز معلق نگه دارد.


زمانی که مذاکرات در ماه نوامبر تمدید شد تفکر غالب بر فضای ذهنی ناظران بر این مذاکرات این بود که دو طرف هنوز از مطالبه‌های اصلی خود پرده برنداشته‌اند و خطوط قرمز نهایی همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. بسیاری از گمانه‌زنی‌ها حاکی از این بود که واشنگتن در دقیقه نود منتظر پا پس کشیدن سیاسی ایران برای رسیدن به توافق فنی بوده که مقاومت تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای عملا به این رویا جامه عمل نپوشانده است.

امروز دیگر کمتر کسی است که گمان کند دو طرف ایرانی و امریکایی حاضر در این مذاکرات از خطوط قرمز اصلی هم خبر ندارند. در حال حاضر خط قرمزهای دو طرف مشخص شده است و پیشرفت مذاکرت به تصمیمی سیاسی وابسته است. با توجه به گستره طرح‌هایی که در یک سال‌ونیم اخیر برای نزدیک کردن دیدگاه‌های دو طرف به هم بر روی میز قرار گرفته است به نظر می‌رسد که طرفین در دوئل فنی و سیاسی مواضع هم را به چالش کشیده‌اند و در حال حاضر با در مرکز زمانی مذاکرات ایستادن باید تصمیم‌گیری کنند.

جمله کلیدی «تا زمانی که بر سر همه‌چیز توافق نشود، بر سر هیچ چیز توافق نشده است»، در حال حاضر در صحنه عمل دو طرف را به چالش کشیده است. به گفته مذاکره‌کنندگان کشورهای حاضر در این گردونه دو طرف در برخی موضوعات به هم نزدیک شده‌اند و در برخی دیگر هنوز از هم فاصله دارند. گره برخی از اختلاف‌ها به اتخاذ تصمیمی سیاسی نیازمند است و این در حالی است که راهکار برون‌رفت از بن‌بست در برخی دیگر از موضوعات مورد اختلاف، فنی است.

مونیخ طلسم را می‌شکند ؟

 در طول یک سال و نیم گذشته مذاکرات هسته‌ای ایران عمدتا در شهرهای وین و ژنو برگزار شده است با این همه برگزاری این دور از مذاکرات در مونیخ با توجه به آنکه وزرای امور خارجه ایران و امریکا هر دو حضور دارند و در دومین ماه میلادی هم صورت می‌گیرد از اهمیت زمانی فوق‌العاده‌ای برخوردار است.

همگان منتظر پیشرفت مذاکرات در این دور هستند؛ پیشرفتی که در صورت تحقق می‌تواند از ابهام موجود در خصوص سرنوشت مذاکرات تا مارس اندکی بکاهد. هرچند که در برخی محافل سیاسی گفته می‌شود که امریکا مایل به ثمر رساندن مذاکرات حتی تا پیش از ماه مارس است اما به نظر نمی‌رسد که مونیخ ایستگاه مذاکراتی باشد که در آن توافق سیاسی میان طرفین رسمیت پیدا کند.

تازه‌ترین اخبار از آنچه احتمالا در مونیخ خواهد گذشت را می‌توان در گفت‌وگو با محمد جواد ظریف یافت. رییس تیم مذاکره‌کننده کشورمان در این گفت‌وگو از دیدار دوجانبه خود با جان کری، وزیر خارجه امریکا و وزرای خارجه اروپایی عضو گروه 1+5 در حاشیه نشست امنیتی مونیخ خبر داد. در حالی که چین و روسیه هم در گردونه مذاکرات ایران و 1+5 هستند اما به گفته محمد جواد ظریف از آنجا که چین در سطح وزیر امور خارجه در این نشست امنیتی مونیخ شرکت نمی‌کند دیداری میان ظریف با تیم مذاکره‌کننده چین در دستور کار نخواهد بود و از سوی دیگر حضور سرگئی لاوروف، همتای روسی محمد جواد ظریف در مونیخ هم هنوز قطعی نشده است.


محمد جواد ظریف در این گفت‌وگو تاکید می‌کند که در مدت زمان حضور در مونیخ با وزرای کشورهای اروپایی و امریکایی عضو 1+5 به طور مفصل دیدار دو جانبه خواهد داشت. به گفته رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان، وی در یک نشست عمومی با حضور لوران فابیوس و مولود چاووش اوغلو، وزرای خارجه فرانسه و ترکیه حضور خواهد داشت و سخنرانی هم خواهد کرد.

محمد جواد ظریف در این گفت‌وگو تاکید می‌کند که از آنجا که تمام وزرای امور خارجه 1+5 در مونیخ حضور ندارند نمی‌توان توافق سیاسی انجام داد و در نتیجه در مونیخ تنها مذاکرات به جلو پیش خواهد رفت.
دیدار میان جان کری و محمد جواد ظریف در مونیخ و در حاشیه نشست امنیتی در حالی صورت گرفت که سابقه آخرین دیدار میان دو وزیر به 23 ژانویه در داووس بازمی‌گردد. حرکت مذاکرات به سمت جلو که در سخنان محمد جواد ظریف هم شنیده شد در حقیقت می‌توان به پیشرفت در مسیری که در چند هفته اخیر کند پیش رفته است منتهی شود.

مذاکرات ایران و 1+5 در سال نو میلادی سرعت بیشتری یافته است اما به نظر می‌رسد که نمی‌توان گفت طرفین در چرخه مذاکراتی از ژنو تا استانبول پیشرفت‌های محسوسی را تجربه کرده‌اند. در شرایطی که پیش از این گفته شده بود که احتمال دیدار در سطح وزرای 1+5 در مونیخ وجود دارد اما عدم پیشرفت محسوس و شایانی که توجیهی برای برگزاری این نشست باشد عملا این احتمال را هم به صفر رسانده است.

در شرایطی که در مرحله نخست ایران و امریکا و در مرحله بعد ایران و سه کشور اروپایی بتوانند در مونیخ پاره‌ای از مسائل مورد اختلاف را کمرنگ‌تر کنند شاید بتوان به برگزاری مذاکرات در سطح وزرا در دور آتی که زمان و مکان آن هم هنوز مشخص نیست امیدوارتر شد. در یک سال و نیم گذشته واژگانی چون مذاکرات سازنده و صریح به کرات از زبان مذاکره‌کنندگان ایران و 1+5 شنیده شده است اما در شرایطی که خروجی رسانه‌ای نشست‌ها در مونیخ به واژه «پیشرفت» ختم شود ، می‌توان به نتیجه رسیدن مذاکرات در ماه مارس امیدوار بود.

کلید مذاکرات در گروی واقع‌بینی

همزمان با آغاز دور جدید مذاکرات هسته‌ای ایران با 1+5 امریکا و اروپا در سطح وزرا در مونیخ، گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای در خصوص طرح‌هایی که روی میز قرار گرفته و تا حدودی هم مقبولیت یافته‌اند، ادامه دارد.

در شرایطی که خبرگزاری آسوشیتدپرس درآخرین خبر اختصاصی خود اعلام کرده بود که امریکا با وجود تعداد سانتریفیوژهای بیشتر در ایران موافقت کرده است به نظر می‌رسد که پررنگ‌تر شدن حقایق موجود روی میز مذاکره از حاشیه‌ها و زیاده خواهی‌های موجود می‌تواند به نتیجه رسیدن مذاکرات را تضمین کند.

در حالی که ایران در مذاکرات به دنبال از میان برداشته شدن تحریم‌هاست و این تحریم‌ها انواع تحریم‌های اقتصادی و غیر اقتصادی را شامل می‌شود، طرف مقابل هم به دنبال اطمینان از صلح آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران و البته در نگاه واقع بینانه‌تر افزایش زمان گزیر هسته‌ای ایران به بیش از یک سال است.

ایران در قالب برنامه مشترک اقدام غنی‌سازی بالای پنج درصد خود را متوقف و بخشی از ذخایر خود را هم به شکل دیگری تبدیل کرده است. این در حالی است که ذخیره اورانیوم سه و نیم درصدی ایران در حال حاضر هشت تن است و چگونگی حل این مساله در حال حاضر یکی از سوژه‌های مورد بحث در مذاکرات است.

خبرگزاری آسوشیتدپرس پیش از این هم اعلام کرده بود که ایران و امریکا بر سر انتقال بخشی از ذخایر سوختی ایران به کشوری ثانی به توافق رسیده‌اند اما این خبر از سوی تیم مذاکره‌کننده ایران تایید نشد. پس از خبر آسوشیتدپرس، یک کارشناس مسائل هسته‌ای تاکید کرد که بخش انتقال صرف سوخت در مذاکرات هیچگاه مطرح نبوده است اما به نظر می‌رسد که ایجاد کنسرسیومی میان ایران و یک کشور دیگر در منطقه برای تامین سوخت به شکل مشترک می‌تواند یکی از ده‌ها گزینه روی میز باشد.

در جریان یک سال و نیم مذاکره میان ایران و امریکا، تیم مذاکره‌کننده ایران در مسیر برد – برد قرار دادن این مذاکرات برای دو طرف تلاش بسیاری کرده است و به نظر می‌رسد که تا حد بسیار زیادی هم این تلاش‌های دیپلماتیک عاری از شعارزدگی و منطبق بر نیازهای فنی ایران و توانمندی‌هایش به ثمر رسیده است.

ایالات متحده‌ای که در جریان مذاکرات سال‌های 2003 تا 2005 ایران با تروئیکای اروپایی به دنبال غنی‌سازی صفر در ایران بود امروز نه تنها از این موضع و حتی غنی‌سازی دکوری در ایران عقب‌نشینی کرده بلکه در حال بررسی گزینه‌هایی است که ایران برای در اختیار داشتن غنی‌سازی صنعتی به آن نیاز عملی دارد. ایران نه تنها در حوزه غنی‌سازی بلکه در مسائلی مانند سرنوشت رآکتور آب سنگین اراک هم به خوبی توانسته است با ارایه طرح‌های فنی به نگرانی غرب در این خصوص پاسخ دهد اما مساله‌ای که در حال حاضر وجود دارد این است که امریکا باید در این مذاکرات به بازی برد – برد تن داده و به دنبال امتیاز‌گیری‌های سیاسی نباشد.

 از سوی دیگر در ایران هم نیاز به واقع بینی در خصوص قطعنامه‌های شورای امنیت و پیچیدگی‌های حقوقی آن وجود دارد. امروز برای از میان برداشته شدن قطعنامه‌هایی که زمانی کاغذ پاره نامیده شدند، مذاکرات بسیار طولانی میان ایران و 1+5 صورت می‌گیرد و به نظر می‌رسد که تنها، نگاه عاقلانه به پیچیدگی‌های حقوقی این مساله است که می‌تواند موفقیت مذاکرات حتی پس از رسیدن به توافق جامع هسته‌ای را هم تضمین کند.


در شرایطی که ایران و 1+5 بتوانند در ماه مارس به توافق سیاسی بر سر کلیات دست پیدا کنند رسیدن به توافق فنی تا پایان ماه ژوئن کار چندان سختی نخواهد بود. بخش اعظمی از این مدت زمان سه ماهه باید صرف نگارش متن توافق و درج جزییات فنی در خصوص تعهدهای ایران و طرف مقابل شود. اما در صورتی که دو طرف نتوانند تا ماه مارس میلادی به توافق سیاسی دست‌پیدا کنند تنها دو گزینه تمدید مذاکرات و اعلام شکست روی میز خواهد بود.

تمدید مذاکرات شاید به سبک و سیاق توافقنامه موقت ژنو دیگر برای هیچکدام از طرفین امکان پذیر نباشد. اعلام شکست نیز به تنش بیشتر میان ایران و امریکا منتهی خواهد شد. در حال حاضر جمهوریخواهان تندرو در کنگره امریکا بحث تشدید تحریم را به مثابه چماق باز نگه‌داشته‌اند و به نظر می‌رسد که می‌توانند از آن برای پیروزی در حوزه سیاست خارجی در جدال با دموکرات‌ها در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری در امریکا هم استفاده کنند.

در شرایطی که ایران و 1+5 در ماه مارس مجددا به سمت تمدید حرکت کنند و تحریم‌های جدید هم بر جمهوری اسلامی ایران حتی به شکل مشروط تحمیل شود، باید این تمدید را به شکست توافق ژنو تعبیر کرد. پرونده هسته‌ای ایران پس از 12 سال مذاکره بیش از هر زمان دیگری به توافق نزدیک است و تنها مساله‌ای که می‌تواند این توافق را در دسترس قرار دهد رسیدن به این باور سیاسی است که در این توافق برای تمام طرفین منفعتی نهفته خواهد بود.

گردآوری: گروه خبر سیمرغ

نقل از : نیوزفان


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.